هدف زندگی در ساحت حکمت عرفانی (مبتنی بر آراء صدرالمتألهین)

نویسنده:
مهدی گودرزی
سطح:
دکتری

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در این جلسه که پنج‌شنبه 21 آبان در سالن کنفرانس امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور دکتر سعید رحیمیان به عنوان استاد راهنما، حجت الاسلام دکتر رضا الهی منش و دکتر امداد توران، اساتید مشاور و حجت الاسلام دکتر علی فضلی، دکتر عبداله نصری و دکتر محسن جوادی در جایگاه استاد داور برگزار شد دانشجو مهدی گودرزی از پایان نامه اش دفاع کرد.

در چکیده این پایان نامه آمده است:

هدف اصلی این رساله، فهم تصویر نهایی هدف زندگی انسان در ساحت حکمت عرفانی ملاصدرا است. لذا در آغاز رساله سعی بر آن است تا تصویر درستی را از هدف، زندگی و حکمت عرفانی، تحصیل نماییم. برخی از مهمترین مؤلفه‌های حکمت عرفانی عبارتنداز: قبول وحدت وجود، قبول ظاهر و باطنی برای جهان،تأکید بر عمل، اعتقاد به ریاضت و مجاهده، اعتقاد به علم حضوری و تأکید بر تأثیر به سزای جذبه و عشقبه مبدأ اعلا در سلوک و نظر به وصول،اتحاد و فنای در حقیقت واحده‌ی وجود. جست وجوی این مؤلفه‌ها در قالب«هستی شناسی و خداشناسی عرفانی، جهان شناسی عرفانی، انسان شناسی عرفانی و معرفت شناسی عرفانی» ظرفیت عرفانی حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا را پیش روی ما می‌نهد. در این صورت می‌توان ارزیابی منطقی و منسجمی از حکمت عرفانی صدرایی و توان تعریف عرفانی آن از انسان و هدف وی داشت. ملاصدرا با پذیرش برهانی وحدت شخصی وجود،حکمت متعالیه‌ی خویش را آماده‌ی پذیرش نتایج متفرع بر آن می‌نماید. وی بر اساس خداشناسی عرفانی و مبتنی بر علم الاسماء خود،علاوه بر مراتب سه گانه‌ی طبیعی، مثالی و عقلی، قائل به مرتبه‌ای الهی برای انسان و جهان می‌شود و امکان ارتقاء تعریف انسان را به موجودی متأله فراهم می‌کند. صدرالمتألهین ضمن پذیرش حیات، آگاهی و عشق به عنوان عامل تجلیات الهی و سریان آنها در عالَم،انسان را متوقف در حد و مرحله‌ای خاصی نمی‌داند؛چیزی که از آن به عنوان مقام لایقفی و فوق تجرد عقلانی بودن انسان یاد می‌شود. او همچنین معرفت نفس را برای سعادت آدمی، ضروری و عارفان حقیقی را در این وادی،موفق می‌داند. وی در بحث معرفت شناسی با تأکید بر علم حضوری، ظرفیت برهانی کردن درک حضوری و شهودی حق تعالی را برای حکمت متعالیه فراهم و برهمین اساس برسلوک الهی و ضرورت آن اصرار می‌ورزد. لذا عوامل و موانع سلوک را پیش روی سالک می‌نهد.ملاصدرا در بحث هدف و غایت،ضمن بحث از خداوند، حیات و ابتهاج و عشق الهی به تجلی وظهورات خود،تصویر نهایی از هدف زندگی را در سه گام «ارتباط با عقل فعال،اتحاد با عقل فعال وفنای فی الله» ارائه می‌کند.مسیری که می‌تواند تا پس از فنا و رسیدن به بقای الهی و طی اسفار اربعه‌ی عرفانی استمرار یابد.ملاحظه‌ی مؤلفه‌های عرفانی فوق در حکمت متعالیه نشان از نظام عرفانی ملاصدرا و توفیق وی در تعالیحکمی است.توفیقی که البته همچنان مجال توسعه و ارتقاء دارد.لذا تلاش نگارنده برای ارائه‌ی شیوه‌ای منطقی و برهانی برای درک هدف یک ساختار، بررسی حکمت در نظام وحدت شخصی وجود،ارائه‌ی تصویری دیگر از ساحات آدمی و متناسب با تصویر نهایی از هدف زندگی و مبنا گرایی مبتنی بر علم حضوری به عنوان استفاده‌ای مؤثر از ظرفیت‌های علم حضوری بر این اساس بوده است. این رساله در پایان با بررسی تأثیر تصویر نهایی و عرفانی هدف زندگی بر معنای آن و با ارائه‌ی طرحی راهبردی برای رسیدن به هدف و معنای یاد شده به سرانجام می‌رسد.

 کلمات کلیدی: هدف زندگی،معنای زندگی،غایت،حکمت عرفانی،فنا،بقا،ملاصدرا