جماعه التبلیغ و نقش آن در گسترش تفکر دیوبندیه

نویسنده:
محمدامین ناجی
سطح:
کارشناسی ارشد

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در این جلسه که سه شنبه 17 فروردین در سالن کنفرانس امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب با حضور حجت الاسلام دکتر حمید ملک­مکان به عنوان استاد راهنما، دکتر محمدهادی فلاح ­زاده، استاد مشاور و حجت الاسلام دکتر مهدی فرمانیان در جایگاه استاد داور برگزار شد دانشجو محمدامین ناجی از پایان نامه اش دفاع کرد.

در چکیده این پایان نامه آمده است:

زمانی که اسلام در سال 94ه ق توسط محمد قاسم به هند رسید، هر کدام از حاکمان مسلمان در تاریخ شبه قاره نقشی را در تلون این منطقه به مکاتب فقهی و کلامی ایفا کردند، تا سرانجام فقه حنفی و کلام ابومنصور ماتریدی توانست جای خود را بیشتر از سایر مذاهب اسلامی در شبه قاره پیدا کند. نفوذ استعمار انگیس به هند در سایه حمایت های حاکمان هند و مکاتب الحادی موجود در شبه قاره و درکنار انزوای تدریجی تفکر حنفی ماتریدی، سبب بروز مخالفت هایی از گوشه و کنار مناطق مسلمان نشین هند گردید که نهایت به شکست مسلمانان در مقابل سیاست های استعمارگرانه انگلیس و انزوای کامل اندیشمندان تفکر حنفی منجر گردید. علمای احناف، تنها راه احیای دوباره تفکر حنفی و بازگشت به دوران اقتدار را درتربیت نخبگان مسلمان می دیدند که این امر منجر به تشکیل مدارس علمی گردید. این مدارس علوم دینی، به مرکزیت دارالعلوم دیوبند، توسط مولوی محمد قاسم نانوتوی و رشید احمد کنگوهی تاسیس گردید.

علمای دیوبند هرچند در میانه راه حیات فکری دیوبند، در تربیت نخبگان مسلمان هند موفقیت‌هایی را کسب کردند اما نتوانستند روح ایمان را در بین مسلمانان را زنده کنند. لذا محمد الیاس کاندهلوی یکی از دانش آموختگان دارالعلوم بود تصمیم به اصلاح شیوه حرکتی دیوبند گرفت. وی شیوه تعلیم مدارس سیار را به زعم خود ،سنت عملی رسول خدا (ص) و صحابه ایشان معرفی می کند وی شش اصل را منشور حرکت تبلیغی خویش می داند. اصل ششم از این اصول که تفریق وقت در جهت تبلیغ است، اصلی انتاجی است. چشم انداز پیش رو و آرمانی که موسس جماعت تبلیغ و امیران این جنبش تبلیغی برای خود ترسیم کرده اند، همان مدینه فاضله ای است که مشایخ دیوبند به پشتوانه پیشینه های فکری خویش در جهت تحقق آن کوشیده اند و برای رسیدن به این هدف ابتدا باید از استراتژی فرهنگی اسلام مکی به سیاست اسلام مدنی رسید. اما مخالفان این جنبش تبلیغی، عقیده دارند تنها هدف جماعت تبلیغ فتح جهان است و و اقدامات آنان در تمامی کشور های جهان در جهت کادر پروری برای گروه های تروریستی فعال در منطقه شبه قاره می باشد. در نتیجه این جنبش تبلیغی به عنوان یک جنبش از دل مکتب دیوبند و در راستای اصلاح شیوه های ترویج تفکر دیوبند به وجود آمده است، و تمامی مبلغان این جنبش تبلیغی در طی دهه های حضور در عرصه های منطقه ای و بین المللی از یک وحدت رویه ای در امر تبلیغ برخوردار بوده اند و این وحدت رویه در امر تبلیغ  میراث ماندگار موسس این حنبش محمد الیاس کاندهلوی می باشد و تمامی امیران بعد از وی نیز مروچ این رویه بوده اند و این وحدت رویه در امر تبلیغ و تعلیم هیچ گاه دستخوش سلایق شخصی مبلغان نخواهد شد و این همان نقطه قوت این جنبش در ترویج تفکر دیوبندی و اسلام احناف بوده است.