بررسی تطبیقی فلسفه آفرینش از منظر علامه و فارابی
- نویسنده:
- سمیه امینی
- سطح:
- کارشناسی ارشد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه ادیان و مذاهب، در جلسه دفاعیهای که چهارشنبه، 11 اسفند 95 در سالن اجلاس شهید بهشتی با حضور دکتر محمدمهدی علیمردی بهعنوان استاد راهنما، دکتر محمدرسول ملکی، استاد مشاور و دکتر رحیم دهقان در جایگاه استاد داور برگزار شد دانشجو سمیه امینی از پایاننامهاش دفاع کرد.
در چکیده این پایاننامه آمده است:
یکی از بنیادیترین مباحث مطرح در طول تاریخ تفکر بشری که ذهنهای بسیاری را به خود مشغول کرده است و همواره انسان خواهان این بوده تا بداند فلسفهٔ آفرینش و هدف از آفرینش انسان و جهان چه بوده است، و خداوند از آفرینش چه غرضی داشته است، پرسش «فلسفهٔ آفرینش» بهطورمعمول در ناحیهٔ فعل خداوند است نه خود خدا، یعنی جهان چه هدفی را پی میگیرد و برای دستیابی به چه چیزی آفریدهشده است. بااینحال میتوان این پرسش را در ناحیهٔ فاعل یعنی خدای جهان نیز مطرح کرد. فلسفهٔ آفرینش گاهی دربارهٔ انسان که اشرف مخلوقات است و گاهی دربارهٔ کلّ جهان مطرح میگردد، از فلسفهٔ آفرینش در فلسفه، کلام و عرفان بحث میشود، از سوی دیگر، میتوان از منظر روانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، فلسفهٔ دین و… به آن نگریست.
امّا هدف این پژوهش، بررسی مقایسهای فلسفهٔ آفرینش از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ «ابونصر فارابی و علامه طباطبایی» است. در آثار این دو فیلسوف بزرگ به این مسائل و مسائل همسو پاسخدادهشده است، و این مسئله بررسیشده است: کسی که این جهان را آفریده چه هدفی داشته است؟ خداوند از آفرینش موجودات چه غرضی را دنبال میکرده است؟ پاسخی که به این پرسشها داده میشود، بسیار حائز اهمیت است، زیرا از یکسو ارضاء کننده میل حقیقتجوی انسان است، و از سوی دیگر، تعیینکنندهٔ روش زندگی او و ازجمله مباحثی است که پذیرفتن و نپذیرفتن آن، جهانبینی انسان را تغییر میدهد.
نتیجه برگرفته از این تحقیق، این است که انسان به سعادت رسد و با توجه به اینکه جهان حرکت تکاملی دارد، لازمهٔ سعادت کمال یافتن است و هیچ کمال یافتنی هم بهدوراز سعادتمند شدن نیست، و غرض خدای متعال از آفرینش، رسانیدن نفعی است به دیگران نه به خود و اظهار خالقیت است.
کلمات کلیدی: فلسفه، آفرینش، انسان، جهان، سعادت، کمال، ابونصر فارابی، محمدحسین طباطبایی.