بررسی سلاسل صوفیه معاصر در افغانستان و نقش آن در اجتماع و سیاست
- نویسنده:
- برهانالدین رهیاب
- سطح:
- کارشناسی ارشد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجو برهانالدین رهیاب با عنوان «بررسی سلاسل صوفیه معاصر در افغانستان و نقش آن در اجتماع و سیاست»، دکتر رحمان بوالحسنی به عنوان استاد راهنما و حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالمؤمن امینی به عنوان استاد داور حضور داشتند.
در چکیده این پایاننامه آمده است:
صوفیه از جریانهایی است که حضور درازآهنگی در افغانستان دارد و نحلههای مختلفی از این جریان، در افغانستان ظهور کرده و به فعالیتهای عرفانی، اجتماعی، سیاسی و فکری پرداختهاند. صوفیه در ساماندهی رویدادها و حوادث کشور، همواره نقش مؤثر داشتهاند و حضور پررنگ آنها، بهویژه در دوران معاصر، انکارناپذیر است. با توجه به این حضور پررنگ صوفیه و آسیبهایی که متوجه این جریان است، مطالعه سامانمند این جریان، هم ضرورت علمی دارد و هم ضرورت عملی. از این روی، در این پژوهش تلاش شده است تا با طرح این پرسش: سلاسل صوفیه معاصر در افغانستان کداماند و چه تأثیری در تعاملات اجتماعی و سیاسی دارند؟ به سراغ مطالعه جریانهای تصوفی معاصر رفته و تأثیرات اجتماعی و سیاسی این جریانها را در جامعه و سیاست افغانستان مورد مطالعه قرار گیرد.
مهمترین یافتههای این پژوهش، به صورت کلی شناسایی دو نوع جریان در دوران معاصر در افغانستان است. نخست جریانهای قدیمی مانند سلاسل نقشبندیه، قادریه و چشتیه که فعالیتهای روحی، معنوی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی در افغانستان دارند و گروه دوم، جریانهای نوظهوری مانند فیضانیه، باباجانیه، سیفیه، بهادریه و … که در دهههای اخیر، بنا بر عوامل سیاسی، فکری و اعتقادی از دل جریانهای متقدم سر برآوردهاند. این جریانها در ساماندهی فضای فکری، سیاسی و کنشهای فرهنگی و اعتقادی در افغانستان نقش بارزی داشتهاند. البته در کنار این دو نوع جریان، مشربهای فکری دیگری با گرایشهای عرفانی در افغانستان حضور دارند مانند دیوبندیه، اخوانیت، جماعتالتبلیغ و … . گاهی در میان این جریانها، مشاجرات فکری وجود دارد و گاهی با سلاسل صوفیه در مسائل خود توافق نظر دارند. در میان جریانهای صوفی، جریانهای خاندانی نیز وجود دارند مانند مجددیه و گیلانیه که فعالیتهای سیاسی و حزبی آنها، پررنگتر از فعالیتهای فکری و فرهنگی آنهاست.