حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا الهی‌منش:

لیله القدر، زهرای معصومه است

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، در مراسمی که به مناسبت ایام فاطمیه روز سه‌شنبه شانزدهم دی‌ماه 1399 بعد از نماز عصر در محل نمازخانه دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا الهی‌منش به ایراد سخنرانی پرداخت.

وی در ابتدای سخنان خود گفت: در باب حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها چند بحث معرفتی هست که جایگاه ایشان را معرفی می‌کند و چند بحث هم راجع به آثار و تأثیراتی که در هستی دارد و مربوط به ما می‌شود و ما می‌توانیم از این استفاده کنیم. درباره جایگاه ایشان در هستی همین اندازه عرض کنم که ارتباط جبرئیل امین که به انبیای الهی و آن هم انبیای اولوالعزم و نه همه انبیا نازل می‌شد، بعد از رحلت نبی اعظم صلی الله علیه و آله و سلم تا شهادت بی‌بی دو عالم، با جهان برقرار بود و بر زهرای مرضیه نازل می‌شد و حقایقی را القا می‌کرد و کاتب آن، امیرالمؤمنین علیه السلام بود. مرحوم امام قدس الله روحه یک بیانی دارد که می‌فرماید تا آن‌جایی که مطالعات من اجازه می‌دهد، برای زهرای مرضیه در معارف اهل‌بیت علیهم السلام جایگاهی از این بالاتر نمی‌توان فرض کرد و بقیه تابع این هستند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: در روایات، این تعبیر درباره امیرالمؤمنین در آیات 61 و 62 سوره مبارکه آ‌ل‌عمران آمده است که آن حضرت نفس پیامبر است. اگر بخواهیم به صورت عرفانی بگوییم، این‌طور می‌توان گفت که نبی اعظم صلی الله علیه و آله و سلم دو ساحت دارد. یک ساحت ارتباط با جهان الوهیت و یک ساحت که آن حقایق دریافتی برای مخلوقات به صورت کاربردی بیان می‌شود که تشخص خلقی حضرت است. آن جنبه‌ای از وجود نبی اعظم که حقایق را از بالا دریافت می‌کند، اگر بخواهد به صورت یک انسان دربیاید، می‌شود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها. آن تشخص پیامبر که جنبه این‌سویی است و حقایق دریافتی را در این عالم خلقی در اختیار بشریت می‌گذارد و نقش هادی و ولی ایفا می‌کند، در امیرالمؤمنین ظهور پیدا کرده است.

دکتر الهی‌منش در ادامه گفت: ذیل سوره مبارکه قدر، این روایت از ائمه معصومین رسیده است که لیله القدر، زهرای معصومه است. در روایت آمده است که شب قدر، زهرای مرضیه است. در کتاب‌های عرفانی فرق بین لیل و یوم این‌طور بیان شده است که منظور از لیل، جنبه‌ای از جهان است که حق، خودش را در پس آن پنهان کرده و دیگران را جلو انداخته است. از این جهت ما همه موجودات، لیل هستیم. خداوند متعال اسماء و صفاتش را از طریق ما نازل کرده است. هرکه حرف می‌زند و هرکه می‌شنود و آن‌چه ما را تحمل می‌کند، یعنی این زمین. این‌ها همه تجلیات و جلوه‌های خدا است. این‌ها حرف‌های بافتنی نیست، آیات قرآن است. در این معنی همین آیه کفایت می‌کند: فانظر الی آثار رحمه ربک. می‌گوید شما هرچه می‌بینید، آثار رحمت حق است. رحمت چیست؟ رحمت، جامعِ رحمانیت و رحیمیت است. هرچه موجود می‌بینید، مظهر رحمانیت و رحیمیت است. چون وجودشان و بقایشان از سر رحمانیت است و کمال و تکامل و ترقی‌شان از سر رحیمیت است. خدا با رحمانیتش موجودات را می‌آفریند و حفظ‌شان می‌کند و با رحیمیتش هر موجودی را هرچه احتیاجش باشد، در اختیارش قرار می‌دهد.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب هم‌چنین گفت: اگر این‌چنین است که کل هستی جلوه پروردگار است، پس خدا خود را در پس همه ما آشکار ساخته است. می‌گویند روز قیامت و نمی‌گویند لیل قیامت. یوم را برای آشکار کردن گفته‌اند. خدا شب را قرار داده است برای پنهانی. روز، جلوه روشنی است. آخرت، یوم است نه لیل. از این رو در قیامت هرچه در این دنیا پنهان بوده است، در آن روز آشکار می‌شود. قیامت یوم تبلی السرائر است. فکشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید. می‌فرماید پرده‌ها را برمی‌داریم و همه چشم‌ها تیز می‌شود و حقایق را می‌بینند. قرآن در قامت نبی اعظم نازل شده است. آن جنبه آن‌سویی که تجلی‌اش حضرت زهرا است؛ و امیرالمؤمنین هم کاتب وحی نبی اعظم است و هم کاتب آن‌چه که بر زهرای مرضیه نازل شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا الهی‌منش در پایان گفت: این وجود، آن‌قدر در عالم، نورانیت داشت که نبی اعظم برای او ارزش خاصی قائل بودند. این‌که وقتی حضرت فاطمه سلام الله علیها به خانه نبی اعظم می‌آید، حضرت خم می‌شد و دست حضرت فاطمه را می‌بوسید. چطور می‌شود که پدر، دست فرزند را ببوسد؟ آن هم پدری که در خلقت، اولین و آخرین است. در روایت آمده است که اوّلنا محمد، آخرنا محمد اوسطنا محمد کلنا محمد. همه در نبی اعظم جمع‌اند. چطور این نبی خم می‌شود و دست دخترش را می‌بوسد؟ آیا غیر از این است که ایشان در دخترش چیزی را می‌بیند که دیگران نمی‌بینند؟

مطالب مشابه