دکتر علی شهبازی:

ولفسن چینش تاریخ تفکر را تغییر داد

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، با همکاری انجمن دانش‌آموختگان و انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، نشست بررسی آثار و اندیشه پروفسور ولفسن با معرفی کتاب‌های «فلسفه آبای کلیسا» و «بازتاب‌های کلام اسلامی در فلسفه یهود» با حضور دکتر علی شهبازی مترجم این آثار روز چهارشنبه 29 آبان‌ماه 1398 در کتاب‌سرای ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

دکتر علی شهبازی در ابتدای این نشست گزارشی از زندگی علمی پروفسور ولفسن استاد لیتوانیایی دانشگاه هاروارد ارائه کرد. وی سپس به اندیشه ولفسن پرداخت و گفت: پیش‌فرض ولفسن این است که تاریخ اندیشه‌ها، تاریخ بازسازی‌ها است. بر همین اساس به جای این که مقاطع تاریخ تفکر را به یونان باستان، قرون وسطی، رنسانس و عصر جدید تقسیم کند، تاریخ تفکر را به سه دوره تقسیم می‌کند.

وی در ادامه گفت: فلسفه دینی یعنی دینداران عالمی که در پی تلفیق اندیشه‌های یونان با باورهای کتاب مقدسی بودند و منظور هم این بود که اندیشه‌های فلسفی یونانیان پیش‌فرض‌هایی داشتند که آن‌ها را در کتاب مقدس می‌توانیم پیدا کنیم نه در جای دیگر. کار فیلسوف دینی بازسازی این مبانی است و نشان دادن این مبانی در قالب‌های فلسفی.

دکتر شهبازی افزود: چون فلسفه تاریخ ولفسن متفاوت است، روش او نیز متفاوت است. روشی که برای بررسی تاریخی انتخاب می‌کند، روش فرضی استنتاجی است؛ روشی که در آزمایشگاه‌های علوم تجربی در پیش گرفته می‌شود. فرضیه ارائه می‌شود و بعد سراغ شواهد می‌روند.

این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: وی معتقد است که هیچ متفکری در خلأ فکر نمی‌کند. هر نویسنده بزرگی دو عنوان و چهره دارد؛ لذا هر کتابی را که در دست می‌گیرید، در آن سراغ دو نویسنده بروید.

وی افزود: از نظر او سه مقطع تاریخی در تاریخ اندیشه داریم. پیش از فلسفه دینی که فسفه یونانی است. فلسفه دینی از فیلون تا اسپینوزا و فلسفه غیردینی از اسپینوزا به بعد. آغازگر این فلسفه را فیلون اسکندرانی در قرن اول میلادی می‌داند و پایان آن را اسپینوزا در قرن هفدهم میلادی.

شهبازی در اهمیت این کتاب‌ها گفت: کسی که می‌خواهد عصر جدید را در دنیای امروز تنفس کند، ناگزیر است عصر جدید و معماران عصر جدید را از قرن هفده بدین سو بداند و به آن اهمیت دهد. آغازگر این عصر، اسپینوزا است که با نقد شروع کرد. عصر جدید، عصر نقد است. ساختارها با نقدهای بنیانی و شالوده‌شکن، در عصر جدید فرو ریخت. یکی از ساختارشکنان جدی، اسپینوزا است. اولین ساختاری که او به سراغش رفت، کتاب مقدس و نقد تاریخی آن بود.

وی گفت: ولفسن خدمت بزرگی به علم کلام اسلامی کرد. این علم به اسلام اختصاص دارد، لذا در زبان غربیان هم تئولوژوی یا معادلی برای آن وجود ندارد و از واژه کلام استفاده می‌کنند. در این کتاب برخورد مسلمانان با یهودیان و مسیحیان و این‌که چرا علم کلام در اسلام مطرح شد و بالیدن گرفت، به خوبی مطرح شده است.

شهبازی با اشاره به کتاب بازتاب‌های کلام اسلامی در فلسفه یهودی گفت: چرا در عنوان، تأثیر کلام اسلامی در فلسفه یهودی نیامده است؟ او یک تئوری برای این عنوان دارد و آن، این است که اندیشه‌ها به هم سرایت دارند. بحث در تاریخ اندیشه، بحث در سرایت اندیشه‌ها است. اگر این‌گونه است، بحث تأثیر نیست. در باب یهودیان معتقد است که هم‌چنان که عموم مورخان معتقدند که اگر یهودیان در بستر فرهنگ اسلامی در قرون هشتم تا چهاردهم نبودند، شاید نظام فلسفی و الهیاتی یهودی به شکل کنونی شکل نمی‌گرفت، اما آیا به این معنا است که یهودیان این نظام را از مسلمانان گرفته‌اند؟ او معتقد است مسلمانان، یهودیان را به خود یادآور کردند.

گفتنی است در ادامه این نشست، دکتر شهبازی به سؤالات شرکت کنندگان پاسخ گفت.

مطالب مشابه