حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر الهی‌منش:

عبد به جایی می رسد که خداوند او را برای اداره هستی به کار می گیرد

تاریخ انتشار:

به گزارش روابط عمومی دانشگاه، نشست علمی «رهیافتی وحیانی به قرب نوافل و فرائض با رویکرد عرفانی» با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا الهی‌منش، نقد علمی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر بهرام دلیر و دبیر علمی حجت‌الاسلام دکتر گریوانی با مشارکت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.

در این نشست علمی، ابتدا حجت‌الاسلام دکتر گریوانی دبیر علمی نشست، با تبیین هدف برگزاری این نشست در راستای برگزاری همایش ملی «عرفان اهل‌بیتی(ع)» در سال 1399، گفت: مطالعات عرفانی در بستر فرهنگ اسلامی، با رویکردهای مختلف فلسفی یا نظری، عملی یا سلوکی، ادبی، تطبیقی و… نشانگر تراث عظیم معنوی اسلام است که عارفان مسلمان در طول تاریخ به آن اهتمام کرده‌اند. موضوع قرب نوافل و فرائض که ملهم از متون روایی مکتب تشیع است، از مسائل مهم عرفان عملی و سلوکی به شمار می‌رود و در آثار عرفانی عرفای شیعی جایگاه رفیعی دارد.

گریوانی سپس با تبیین اندیشه قرب فرائض و نوافل گفت: از منظر عرفانی، سالک قبل از این‌که به توحید ذاتی و صفاتی برسد، در مرتبه توحید افعالی قرار دارد؛ یعنی موحد، افعال خود را فانی در افعال خداوند می‌داند. توحید افعالی یا فعلی، نام دیگر قرب نوافل، برگرفته از روایتی است که فریقین نقل کرده‌اند. مؤمنان حتی قبل از این‌که وارد قرب نوافل شوند، ذیل ولایت عامه الهی قرار دارند. قرب نوافل، اولین مرتبه فنا و مسیر ورود به ولایت خاصه است، اما از مقامی که سالک بر اثر توحید ذاتی به دست می‌آورد، با عنوان قرب فرائض نام برده‌اند. بر این اساس، هستی عبد، فانی در هستی حق می‌شود.

وی سپس با طرح این پرسش‌ها که اساساً مفهوم قرب نوافل و فرائض چیست و آن‌ها چه تمایزاتی با یکدیگر دارند، از جناب حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رضا الهی‌منش، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم خواست تا سخن خود را با پاسخ به این پرسش‌ها آغاز کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر الهی‌منش ضمن تشکر از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برای برگزاری این نشست، گفت: اصطلاح قرب فرائض و نوافل، متخذ از روایتی است منقول از فریقین. بزرگان بسیاری این حدیث را شرح کرده‌اند؛ از مرحوم ملا صالح مازندرانی تا آیت‌الله جوادی آملی حفظه الله.

وی در ادامه گفت: متن این روایت گویای آثار قرب فرائض و نوافل نیست ولی با مقایسه این دو قرب به یک سری آثار می‌رسیم از جمله: عبد به جایی می‌رسد که خداوند او را برای اداره هستی به کار می‌گیرد. این اثر از مقایسه به دست می‌آید. پایان سیر اول وصول به مقام ولایت و وصول به توحید افعالی است. سفر دوم، سیر در اسماء و صفات الهی است. پایان این سفر، وصول به فنای ذاتی است. هرچه سیر عمیق‌تر باشد، آثار تکوینی نیز در سالک تحقق می‌یابد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب سپس با طرح این پرسش که انسان کامل کیست؟ گفت: انسان کامل کسی نیست که به قرب نوافل و فرائض رسیده باشد، زیرا کسی که در نوافل است، هنوز فنا رخ نداده، اما کسی که به قرب فرائض رسیده به سفر سوم و چهارم رسیده است؛ بلکه انسان کامل کسی است که آثار هر دو قرب در وجود او تبلور یافته باشد. اما تبلور این دو قرب به دو گونه است: به صورت مطلق و مقید. مقید نظیر مقامی که حضرت ابراهیم(ع) بدان رسیده بود. اما کسی که جامع بین دو قرب به صورت مطلق است و معصوم مصداق آن است، سه حالت از او بروز می‌کند:

1. آثار هر دو قرب در او تبلور می‌یابد، یعنی از رفتار، کردار و گفتار او ارتباط با ملکوت دیده می‌شود.

2. چنان از کثرت انصراف پیدا می‌کند که هیچ توجهی به کثرت نمی‌کند مثل زمانی که تیری از پای امام علی(ع) می‌کشیدند ولی ایشان متوجه نمی‌شدند.

3. کسی که در کثرت غرق شود ولی هیچ علامتی از تمایل او به ملکوت نباشد.

وی سپس یادآور شد: تنها معصومین(ع) به مقام رتبه سوم رسیده‌اند و جایگاه آن‌ها چنان است که حتی در میان توده مردم، خود را در حد آن‌ها تنزل می‌دهند، بدون این‌که معنویت و ملکوت‌شان از بین برود. نظیر طلا در منجلاب که تأثیری از آن‌ها نمی‌پذیرد و از طلا بودن طلا کاسته نمی‌شود.

در ادامه این نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر بهرام دلیر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان ناقد و داور علمی این نشست، ضمن تشکر از برگزاری این نشست و تقدیر از ارائه دکتر الهی‌منش گفت: لازم بود محوریت مقاله مورد توجه می‌بود ولی ارائه‌کننده محترم، مباحث آزاد خود را مطرح کرده‌اند. تأکید بنده به مقاله از آن جهت است که یازده عنوان و یک نتیجه‌گیری مشخص دارد و مطالب آن گویای همه چیز است.

وی هم‌چنین با اشاره به این‌که اصطلاح قرب نوافل و فرائض، دارای یک منطق و استدلال مشخص است، گفت: به نظر من، برای بحث اسماء حسنی و قرب فرائض و نوافل می‌خواهد اسماء حسنی مجسم شود. به بیان دیگر قرب فرائض و نوافل فرآیندی دارد که نهایتاً برآیندی دارد، هر دو باید تبیین شود.

دکتر دلیر در ادامه گفت: بنده یک سؤال مشخص دارم و آن این‌که فرآیند نیل به قرب نوافل و فرائض چیست؟ به بیان دیگر سالک چه مسیری را برای رسیدن به قرب فرائض و نوافل طی می‌کند؟

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر الهی‌منش در پاسخ به این پرسش گفت: در مقاله این نکته پاسخ داده شده است ولی در عین حال باید گفت: اساساً برای نیل به حق، انجام واجبات و مستحبات کدام‌یک می‌تواند انسان را مقرب کند؟ انجام واجبات! نه مستحبات زیرا انجام مستحبات معمولاً توأم با توقع و انتظار است. عارف در متن زندگی خویش با انجام کارهای روزمره با هدف قرب الهی، به آثار قرب نوافل می‌رسد. بر همین پایه قربی که از راه واجبات به دست می‌آید، جای‌گزینی ندارد.

وی هم‌چنین یادآور شد: هرچه معرفت نظری به حقایق هستی بیشتر باشد، درجه اخلاص نیز بالاتر است.

حجت‌الاسلام دکتر گریوانی دبیر علمی نشست در پایان گفت: بر اساس محتوای سخنان ارائه‌دهنده محترم و نیز ناقد محترم می‌توان پرسش‌ها و عناوینی را برای دانشجویان حاضر در جلسه استخراج کرد که برای آن‌ها مفید باشد. از جمله: 1. آثار، تفاوت‌ها و تمایزات قرب نوافل و فرائض در عرفان اسلامی 2. فرآیند نیل به قرب نوافل و فرائض در عرفان اسلامی 3. برآیند مسئله قرب نوافل و فرائض در عرفان اسلامی.

مطالب مشابه