در گفتگو با مهدی فرمانیان طرح شد؛

روش کج‌دار و مریز در علوم انسانی جواب نمی‌دهد

تاریخ انتشار:

به مناسبت هفته‌ی پژوهش، با مشارکت پژوهشگاه ادیان و مذاهب و معاونت پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، مجله‌ی هفت آسمان ویژه‌نامه‌ای تحت عنوان «پژوهش‌های کاربردی؛ چیستی و چگونگی انجام آن» را منتشر خواهد کرد. بخش‌هایی از مصاحبه‌های انجام شده پیش از انتشار در سایت پژوهشگاه قرار خواهد گرفت. بخش مختصری از یک مصاحبه بلند با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مهدی فرمانیان، معاون سابق پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، رئیس فعلی پژوهشکده ادیان و مذاهب، معاون علمی و فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت(ع) و استاد گروه مذاهب دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب را می‌خوانید:

 

  • چالشی که باید توجه ویژه به آن کرد چالش مربوط به سیاسـت است. سیاسـتی که پانزده سـال پیش شـروع کردیـم، در برخـی نقـاط جـواب داد و در برخـی نقـاط هم جـواب عکس داده اسـت. مـن وقتـی قصد داشتنم دانشـجوی دکتـرا شـوم در کل کشـور تنهـا بیست دانشـجوی دکتـرا در رشـته مـن می‌گرفتنـد، امـا حالا برای رشـته مـن بالای هـزار دانشـجو در سطح کشور جذب می‌شود. شـاید از کل ایـن تعـداد پنجاه نفـر خـوب باشـند امـا باقـی توانایـی علمی لازم را ندارنـد امـا وقتـی درب ورود به آموزش عالی بـاز شـد، آنهـا هـم وارد دوره‌ی دکتـرا شـدند. چـون درآمد این کار هـم خوب اسـت، متولیان آموزشی و سیاستگذاران هـم حرفـی نمی‌زنند. اینطـور می‌شـود کـه آدم‌های بی سـواد وارد این دوره می‌شـوند. بعـد ایـن دکتـر هـم بـا هـزار مشـکل، پایان‌نامه‌ای می‌نویسـد کـه سرتاسر مشـکل دارد و بـه هیچ دردی نمی‌خـورد، نه کاربردی است و نه بنیادی و توسعه‌ای.
  • مثلاً مـن در دانشـگاه علامـه، شـهید مطهـری و تهـران درس می‌دهـم امـا هنگامی که بـه دانشـجویان ارشـد کلام اسـلامی یـک کتـاب عربـی معرفـی می‌کنـم پاسـخ می‌دهنـد که ما عربـی بلـد نیسـتم. درصورتـی کـه رشـته آنهـا کلام اسـلامی یـا فلسـفه اسـت و از پیش‌نیازهای این رشته دانستن عربی است.
  • چالـش بعـدی سیاسـتگذاری‌ها اسـت. مـا ایـن در ورود را بـاز کردیـم و بدتـر از آن در مقطع ارشـد مجـازی، جذب دانشجوی آمـوزش‌محـور ایجـاد کرده‌ایـم کـه دیگـر پایان‌نامه هـم نمی‌نویسـند. او کـه تـا بـه حـال مقالـه ننوشـته اسـت، در دکتـرا هـم نمی‌توانـد یـک پایان‌نامه کارآمـد و کاربردی بنویسـد. گاهـی اوقـات دانشجویی پایان‌نامه دکتـرا ارائه می‌کند، اما نوشـتن را بلد نیسـت. جالب اسـت کـه ارتباط پاراگرافـی هـم نـدارد. ایـن اسـت کـه فـرد بـدون اینکـه توانایـی اولیـه نگارش داشـته باشـد دکتـرا می‌گیـرد. حتـی بعـد از آن اسـتاد می‌شـود و می‌خواهـد کـه پایان‌نامه‌های بقیه دانشجویان را راهنمایی کند درصورتی‌کـه خـودش هـم هنـوز آن مهارت را ندارد. این اتفاقی اسـت کـه در جامعه رخ داده اسـت؛ مثلاً فردی دکتـرا گرفته اسـت و بعد مـن داور پایان‌نامه‌ای شـده‌ام که او راهنما بوده اسـت. وقتـی هـم از دانشـجویی کـه پایان‌نامه‌اش از بدیهیـات پایان‌نامه برخـوردار نیسـت علت را سـوال می‌کنـم پاسـخ می‌دهـد اسـتادم بلـد نبـود کـه آنهـا را به مـن آمـوزش بدهد. یـک زمانـی ایـن سیاسـت را برای پزشـکی انجـام دادند و گفتند که درهای رشـته پزشـکی در دانشـگاه را بـاز می‌گذاریـم تـا دیگـر نیـازی بـه پزشـک هنـدی در کشـور نداشـته باشـیم. ایـن روش کـج‌دار و مریـز در پزشکی جـواب داد، امـا در علوم انسـانی جـواب نمی‌دهـد.

 

مطالب مشابه