به گزارش روابط عمومی دانشگاه، نشست علمی «الزامات تقریب مذاهب و تمدن نوین اسلامی» باهمکاری معاونت فرهنگی واجتماعی، معاونت ارتباطات و بین الملل، مرکز صلح و گفتگوی دانشگاه جامع امام حسین (ع) تهران در سالن شهید بهشتی دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
دکتر امداد توران عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در این نشست گفت: برای تحقق تمدن نوین اسلامی و مباحث تقریب باید اول نقطه عزیمت را مشخص کنیم. باید اول روشن کنیم که آیا نقطه عزیمت ما دینی است؟ آیا آنچه در دین است بهتر ما را به تقریب نزدیک نمی کند؟ ما دین بدون مذهب نداریم. حتی اگر کسی بگوید من فقط قران را بدون روایات قبول دارم باز هم این خودش میشود یک مذهب.
وی ادامه داد: حال در این میان چگونه میشود که در دهههای اخیر شیعیان بیشترین فعالیتهای تقریبی را داشتند و منافع اسلامی را بر منافع شیعی ترجیح دادند در حالی که درصدی از مردم معتقدند برخی از فعالیتهای تقریبی ما در راستای منابع ما نبود. اما از آن طرف بیشتر از همه مسلمانان، شیعیان بودند که مورد بیشترین هجمه و قتل و غارت قرار گرفتند. در یک بازه ده سال در عراق یک میلیون شیعه در حملات تروریستی کشته شدند و ما میدانیم عاملان و حامیان این کشتارها چه کسانی بودند و میدانیم که انگیزههای مذهبی در این میان وجود داشت. این پارادوکس از کجا آمده و چاره آن چیست؟
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: در حالی که بیش از همه به فرقه گرایی متهم میشویم و جان و مال و ناموس شیعه در معرض خطر قرار میگیرد. آیا این شعیان جز امت اسلام نیستند؟ باید دید چه مقدار از این مسائل به سیاستهای تقریبی ما و چه مقدار به سایر عوامل بر میگردد.
وی ادامه داد: به نظرم گرایش غالب در جهان تسنن از فعالیتهای تقریبی شیعه به مثابه دست درازی یک کافر یا مبتدع به قلمروشان است. از همین رو آنها عموما مواجهه منفی دارند. تلقی آنها در واقع اینگونه است که شما چه کار هستید که در قلمرو ما نفوذ کنید و دعوت به تقریب میکنید. ما خودمان باید به تقریب بپردازیم. البته این یک ادعای ابطال پذیر میتواند باشد. باید نظر سنجی عمومی و بررسی علمی و میدانی کرد. اگر بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که فعالیتهای تقریبی ما بیشتر موجب واکنش منفی در جهان اهل سنت میشود و هر چه بیشتر تلاش کنیم کمتر فایده دارد باید ببینم که چه باید کرد تا آنها دست دوستی به سوی ما دراز کنند چون دراز کردن دست به سوی اهل سنت به منزله دخالت در قلمرو آنان محسوب میشود. بلکه بگوییم اگر شما احساس نیاز کردید ما میتوانیم به تقریب کمک کنیم. در تاریخ هم سابقه دارد که هر وقت شیعه برای تقریب قدم برداشت نتیجه عکس داشت. نادر شاه گفت ما از عقیده خود در باب امامت دست بر میداریم شما بیاید ما را به عنوان یک مسلمان بپذیرید در حالی که حاضر نشدند شیعه را به عنوان یک مسلمان بپذیرند. اما در دوره آیت الله بروجردی که مصریها دارالتقریب را ایجاد کردند و از شیعه دعوت کردند گامهای خوب و موثری برداشته شد. اینکه ما در فضای اهل سنت بخواهیم اقدامی کنیم جهت گسترش تشیع آیا اهل سنت میپذیرند؟
دکتر توران تصریح کرد: چهارچوب فکری بنده در فضای تقریب این است که ما دو نوع تقریب داریم؛ تقریب در سیاست که معنایش تعایش و همزیستی اجتماعی است که بدنه جامعه و مردم محقق میشود. نوع دیگر تقریب، تقریب فکری بین مذاهب است که اختصاص به عالمان دینی و متخصصان دارد. آقای سبحانی در این خصوص معتقد است بحث ما با متخصصان باید حول محور امامت باشد که اتفاقا نقطه اختلاف هم هست ایشان معتقد است هر گاه از این نقطه وارد بحث شدیم نتیجه داشت مثل بحث با معتزله که نتیجه بخش بود.
وی ادامه داد: البته تقریب یک بعد فقهی و اخلاقی و تاریخی و جامعه شناسی و آینده پژوهانه هم دارد که شاید با تکیه بر آن بتوانیم به یک نظریه جدید تقریبی برسیم. البته در این بعد، بیشتر هم جنبه اجتماعی و سیاسی مورد نظر است. در حال حاضر وقتی میگوییم تقریب، بیشتر دو کفه را در نظر میگیریم؛ شیعه و سنی. بگذارید من اسم این نوع از تقریب را همیاری بگذاریم. به نظرم برای این همیاری 4 سطح میتوانیم در نظر بگیریم که بخشی از آن درون دینی و بخشی درون مذهبی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: بر این اساس به نظرم این 4 سطح از همیاری را برای تمدن سازی نیاز داریم. سطح اول درون مذهبی یعنی تقریب درون شیعی است. باید در درون خودمان یک انسجام داشته باشیم تا بتوانیم با طرف مقابل سخن بگوییم. اگه تشتت داشته باشیم طرف مقابل هم یک بخش از مطالب ما را به نفع خود اخذ میکند. با تمام ادله ای که برای تقریب بیان میشود آن ادله اینجا هم صدق میکند و بلکه الزامات بیشتری هم داریم. سطح دوم همیاری درون اسلامی است که درون دینی است. همیاری بر اساس اخوت اسلامی. ما به عنوان شیعه میخواهیم با شما همیاری داشته باشیم. سطح بعد همیاری با برادران اهل کتاب است. قرآن برای اهل کتاب هم جایگاه خاصی قائل است. هم از نظر دینی و هم اعتقادی نزدیکی داریم. سطح چهارم همیای، همیاری بعد انسانی است یعنی باید از جهت انسانیت با هم همیاری داشته باشیم. در بحث محیط زیست، تجارت، فرهنگ، آسیبهای خانوادگی و غیره. باید توجه داشته باشیم که همه انسانها مسائل و منافع مشترکی دارند. مسائل هر کشوری به سایر کشورها سرایت میکند. نباید برادری در یک سطح منجر شود به دشمنی در سطح دیگر. تا جایی که ممکن است باید دشمنی را کاهش دهیم.