دین، فرهنگ و علوم شناختی
به دنبال توسعه و پیشرفت فناوریهای تصویربرداری از مغز، علوم شناختی و علوم اعصاب رشد روزافزونی را تجربه میکند. از آنجا که دین، زبان و فرهنگ مجموعهای از باورها، احساسات، هیجانات و اعمال و فعالیتهای شناختی است که به طور مستقیم میتواند موضوع علم شناختی قرار گیرد بالتبع و به تدریج برخی از دانشمندان، فیلسوفان و متألهان نیز به بررسی علمیِ فرهنگ به طور عام و دین و زبان به طور خاص از این منظر علاقهمند شدهاند. اولین کارهای جدی در این زمینه به دهه 70 میلادی برمیگردد دَن اسپِربِر و استوارت گاثری جزو اولین کسانی هستند که آثاری مرتبط با این حوزه تألیف کردند. مطالعات این حوزه در نگارش تکنگاریها متوقف نشد و به سرعت به یک رویکرد مهم در حوزه دینپژوهی تبدیل شد تا جایی که امروزه علاوه بر تحقیقات فردی، گروههای علمی و مراکز دانشگاهیای به این حوزه مطالعاتی اختصاص داده شده است. اشخاص مهم و تأثیرگذار در این حوزه جاستین برت، پاسکال بویر، پاول بلوم، رابرت مککالی، اندرو نیوبرگ، لاوسون و هلن دکروز هستند که هر کدام بنابه تخصص خود به مطالعه دین و علوم شناختی میپردازند.
مهمترین مرکزی که در اینباره به شکل منسجم در حال فعالیت است در دانشگاه آرهوس دانمارک است. انجمن بینالمللی علوم شناختی دین نیز شناختهشده ترین مجمعی است که در این حوزه مطالعاتی تشکیل شده است. در کشورهای آمریکا، کانادا، بریتانیا، ایرلند و دانمارک عمدتا در دانشکدههای فلسفه، روانشناسی و انسانشناسی مطالعات علوم شناختی دین جریان دارد و در برخی دانشگاهها نیز مراکز تخصصی در این حوزه تشکیل شده است.
کتابهای متعددی به زبان انگلیسی دراینباره نوشته شده است. علیرغم اینکه علوم شناختی و علوم اعصاب دیرزمانی است که در ایران مورد توجه مراکز تصمیمگیر و دانشگاهی بوده است تا جایی که ستاد علوم و فناوریهای شناختی با دستور مقام معظم رهبری در همین راستا برای هماهنگی و حمایت از پژوهشهای این حوزه شکل گرفته است با این حال در حوزه علوم شناختی دین یا علوم اعصابِ دین کار چندانی صورت نگرفته و چندان نیز مورد توجه نبوده است و به جز مقالاتی محدود در طی سالیان اخیر که عمدتا با علایق شخصی نوشته شده است و تعداد اندکی ترجمه کار دیگر به چشم نمیخورد.
این در حالی است که در دیگر حوزههای علوم شناختی و علوم اعصاب مانند پزشکی، علوم پایه و مهندسی و حتی علوم انسانی مانند علوم اعصاب شناختی، هوش مصنوعی، زبانشناسی شناختی، روانشناسی شناختی کتابها و مقالات متعددی نوشته شده وپژوهشهای فراوانی در حال انجام است.
علوم شناختی (CS) شاخه علمیِ چندرشتهای است که به این پرسش میپردازد که چگونه ذهن ما اطلاعاتی را که از راه ادارک و تفکر و عمل ما وارد آن میشود بازنمایی و پردازش میکند. در همین راستا مطالعات علوم شناختیِ دین (CSR) که شاخهای جدید از علوم شناختی است، به دنبال یافتن مبنای شناختی برای باورها، هیجانات، احساسات و اعمال دینی است؛ به دنبال اینکه دریابد ما چگونه باورها، عواطف و اعمال دینی را در ذهن بازنمایی و پردازش میکنیم.
پرسش مرکزی در علوم شناختی دین این است که دین (باورهای دینی) چرا و چگونه به ذهن انسان وارد شده است؟ منطقا دو پاسخ به این پرسش میتوان داد. اول اینکه باور دینی در ساختار شناختی ما در بدو تولد وجود دارد و دوم اینکه دین محصول تربیت فرهنگی و خانوادگی است. اگر قائل باشیم که باورهای دینی اموری اکتسابی هستند به این معناست که انسان بدون هیچ باور دینی به دنیا میآید و این جامعه و فرهنگ است که انسان را به سوی باور دینی میکشاند. اما اگر به سمت پاسخ اول متمایل شویم باید بپذیریم که دین امری طبیعی است یعنی انسانها فارغ از خانواده یا فرهنگی که در آن میزیند با نوعی باورهای دینی پا به دنیا میگذارند و دینداری به طور طبیعی در انسانها وجود دارد.
از سوی دیگر در شاخه علوم اعصاب شناختی نیز از چند دهه گذشته بررسی تجربیات دینی مورد علاقه دانشمندان بوده است. بررسی فرآیندهای مغزی متناظر با فعالیتهای دینی که تجربه دینی و عرفانی از شاخصترین آنهاست از موضوعاتی است که سالهاست مورد توجه دانشمندان واقع شده است. در سالهای اخیر در کنار تجربیات عمیق دینی بررسی موضوعاتی نظیر ادراک خداوند، مناسک دینی و نیایش که در زمره تجربیات روزمره دینی تلقی میشود نیز مورد اقبال و توجه قرار گرفته است.
از آنجا که علوم شناختی دایره وسیعی از علوم مختلف را شامل میشود که هر کدام به نحوی با دین و زندگی دینی مرتبط است این حوزه مطالعاتی در حال گسترش و توسعه است و هر روزه تحقیقات جدیدی در موضوعات مختلف به آن افزوده میشود. از سوی دیگرظرفیت علوم شناختی منحصر در مطالعات توصیفی نیست و امکان بهرهگیری و استفاده از ظرفیت دستاوردهای علوم شناختی برای ترویج، تعمیق و تبلیغ باورهای دینی نیز وجود دارد.
در مجموع پرونده علوم شناختی دین سالهاست که دنیا باز شده است و خواه ناخواه به پیش خواهد رفت و هر روزه موضوعات گستردهتری را شامل میشود و پرداختن به این موضوع اجتنابناپذیر است.
در این مرکز امور زیر را پی میگیریم:
- تدوین سرفصلهای رشتههای علومِ شناختیِدین، انسانشناسی شناختی فرهنگ و زبانشناسی شناختی و تصویب آن در مقطع ارشد و دکتری پژوهش محور
- ترجمه متون مطرح در حوزه دین و فرهنگ و علوم شناختی.
- تألیف کتاب در سطوح مقدماتی و تخصصی.
- انتشار مجموعه مقالات به زبان فارسی و انگلیسی در قالب ویژه نامه نقد و نظر.
- برگزاری نشستهای تخصصی و دعوت از اساتید مطرح داخلی و خارجی در این حوزه.
- برگزاری همایش بینالمللی در حوزه دین، فرهنگ علوم شناختی.
- برگزاری دورههای درسگفتار و تدوین انتشار آن به صورت متن آموزشی و درسنامه.
- حمایت مادی و معنوی از پایاننامههای ارشد و رسالههای دکتری در این موضوع و انتشار آن.
- همکاری با سایر مراکز حوزوی و دانشگاهی در قالب امضای تفاهمنامه یا تدوین برنامه اجرایی در قالب تفاهمنامههای امضا شده.
- ایجاد بانک اطلاعاتی جامع دین، فرهنگ و علوم شناختی جهت رصد فعالیتهای انجام شده در زبان فارسی و انگلیسی
ضرورتها:
- تضعیف باورهای دینی و ترویج سبک زندگی غیرمؤمنانه در میان مردم با سوء استفاده از یافتههای علوم اعصاب و شناختی .
- امکان استفاده از ظرفیت علوم شناختی در جهت تعمیق باورهای دینی.
- جایگاه ویژه مباحث نفس در فلسفه اسلامی و امکان توسعه مباحث در امتداد سیاسی، اجتماعی حکمت متعالیه.
- رشد و توسعه روزافزون مطالعات علم و دین.
- جدید بودن موضوع و حرکت در مرزهای دانش و ایجاد فاصله تاریخی در صورت عدم پرداختن به آن.
- مغفول ماندن حوزه مطالعاتی علوم شناختی دین و نداشتن متولی.
اهداف:
با انجام این طرح به دنبال دستیافتن به اهداف زیر خواهیم بود:
- معرفی پژوهشکده ادیان و مذاهب و دانشگاه ادیان به عنوان مرجع علمی و قطب مطالعات دین، فرهنگ و علوم شناختی در کشور.
- ایجاد ارتباط موثر بینالمللی با مراکز علمی و پژوهشی این حوزه در سراسر دنیا
- گشایش افقهای نو در پیوند حکمت متعالیه با علوم شناختی در امتداد مباحث فلسفه اسلامی.
- ایجاد همگرایی با مراکز علمی دیگر به منظور جهتدهی به تحقیقات و جلوگیری از کارهای موازی.
- استفاده از ظرفیتهای علوم شناختی در جهت تعمیق باورهای دینی و تقویت جبهه خداباوری در مقابل جبهه خداناباوری.
تشکیل کمیته علمی و انجمن دین، فرهنگ و علوم شناختی در وزرات علوم با محوریت پژوهشکده ادیان و مذاهب