اقبال بیش از اینکه در جایگاه یک فیلسوف در ایران شناخته شده باشد، همچون «نظریهپرداز انقلابی» و «شاعری» پارسیگو شناخته میشود. به همین دلیل آثار بسیار اندکی که در باب تفکر فلسفی اقبال به فارسی ترجمه شده چندان دیده نشده است و اقبالِ «فیلسوف» تقریباً در ایران – اگر نگوییم در جهان اسلام – ناشناخته است. آثار منتشر شده در غرب نیز عمداً در جهت مقایسه افکار اقبال با سایر متفکران غربی و یافتن عناصر تفکر غرب در آثار وی بوده و یا بررسی آثار او به عنوان یک متفکر مسلمان اصلاحاندیش با دغدغههای سیاسی؛ بنابراین اقبال در قامت یک «فیلسوف» کمتر شناخته شده است.
این در حالی است که در مجموعه آثار منثور و مکتوب او میتوان نبوغِ فیلسوفی در قد و قامت فلاسفه معاصر جهان با پرسشها و دغدغههای جدید یافت و در عین حال پاسخهایی که در نوع خود در سنت اسلامی بدیع و خلاقانهاند. اقبال به دلیل آشنایی بسیار خوبش با سنت فکری غرب و سنت فکریِ شرق اسلامی به نیکی توانسته نظام فکریای را شکل دهد که تلاقیگاه این دو سنت فکری بوده و در عین حال از هردو فراتر رفته و به شکل خلاقانهای از انضمام هردو، نظام فکری جدیدی را شکل داده است. اما متاسفانه به علت ثقیل بودن زبان اندیشهاش و به علت چندزبانه بودن آثارش (به فارسی، انگلیسی و اردو) اقبال «فیلسوف» تا به امروز آنگونه که بایسته و شایسته این متفکر بزرگ است شناخته نشده است.
بنابران کرسی اقبالپژوهشی با هدف کشف ظرفیتهای فلسفیِ در آثار اقبال ایجاد شده است و در صدد است تا با گرد هم آوردن اقبالپژوهان سراسر جهان و در پی آن آشنا ساختن نسل جوانِ پژوهشگران مسلمان در سراسر جهان با اندیشههای این فیلسوف بزرگ معاصر به بسط و گسترش اندیشههای این فیلسوف بزرگ همت گمارد. برای این رسیدن به این مقصود برگزاری سمپوزیومهای بینالمللی، انتشار مجموعه مقالات و کتب در زمینه اقبالپژوهی، راهنمایی رسالهها و پروژههای پژوهی و… در دستور کار این کرسی قرار گرفته است. در عین حال از آنجایی که اندیشه اقبال محل تلاقیِ نظامهای فکریِ شرق و غرب عالم است، پرداختن به این متفکر خوشفکر که به عنوان «پل بین شرق و غرب» شناخته میشود، میتواند همسو با یکی دیگر از اهداف و دغدغههایِ اصلی دانشگاه ادیان و مذاهب، یعنی «گفتگوی بین ادیان و ملل»، باشد.